مقدمه:
موزه های فرهنگ اسلامی و شیعی دارای ابعاد مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی و بین المللی است. مولفه های هم افزایی جامعه ایمانی در اربعین در چند زمینه قابل توجه است:

افزایش کمیت و کیفیت خدمات عمومی در این عرصه، غنابخشی و متنوع سازی برنامه های فرهنگی، بسترسازی برای تعاملات میان مذهبی و میان قومی، ترویج رسانه ای و هنری معارف حسینی و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) .


مولفه های هم افزایی جامعه ایمانی در اربعین
فرهنگ اسلامی برای تمامی عرصه های زندگی بشر دارای هنجارهایی است که سعادت دنیوی و اخروی انسان را به وسیله آن ها تأمین می کند و هر کدام از آن ها بر اساس حکمت و علت مشخصی تعریف گردیده اند.

این آموزه ها هر چه از بعد فردی خارج شده و بعد اجتماعی بیشتری پیدا کند، ارزش بالاتری هم پیدا می کند. زیرا فرهنگ اسلامی اساساً یک فرهنگ اجتماعی است که ضوابط خود را بر اساس جامعه پردازی و جهانی سازی ارائه نموده است.

ارزش هایی چون خوش اخلاقی،
امر به معروف و نهی از منکر و دیگر ارزش ها همگی بر اساس تاثیر مثتبی که بر جامعه دارند، ارزش می یابند.
 
«زیارت» مفهوم ارزشمندی در قاموس فکری جریان تشیع است که بر اساس نقش محوری ولایت در این مذهب جایگاه می یابد. شیعیان ارتباط مستمر با امام را، چه در زمان حیات امام و جه در قالب زیارت مزار امام، موضوع رشد روحی و معرفتی خود می دانند.

«حضور الزائر عند المزور»[1] برکات مختلفی دارد که باعث می شود انسان خود را همسو و همراه با امام دیده و سعی کند خود را شبیه او سازد.

اما در این میان زیارت سیدالشهدا(علیه السلام) جایگاه منحصر به فردی دارد که توصیه پیشوایان دین در این باره به خصوص بوده و آثار و برکات آن را متفاوت از هر زیارت دیگری عنوان نموده اند.
سنّت دیرپای پیاده روی اربعین که سال ها است در میان شیعیان و محبان اهل بیت(علیهم السلام) رواج دارد، هر ساله با رونق و شکوه بیشتر به هدف زیارت سالار شهیدان(علیه السلام) و اعتلای فرهنگ ناب حسینی برگزار می گردد و امروزه چنان عظمتی یافته که به عظیم ترین راهپیمایی جهان بدل گردیده است.

این همایش مردمی بین المللی که از شهرهای مختلف و در مسیرهای منتهی به شهر کربلا برگزار می گردد، اختصاصی به مردمان این سرزمین نداشته و زائران زیادی را از کشورهای مختلف اسلامی و غیراسلامی در خود جای داده است.

به گواهی آمار و ارقام، دها ملیّت از هر پنج قاره جهان در سیل جمعیت میلیونی این موج خروشان حضور دارند و حتی خود به ایفای نقش های فرهنگی و خدماتی در این عرصه می پردازند.
اینک با توجه به این موقعیت خاص و ویژه، سوالی که به ذهن می رسد آن است که مولفه های هم افزایی میان این جمعیت عظیم چیست و چه عناصری می تواند باعث افزایش بهره وری فرهنگی و معنوی در این همایش گردد؟ به نظر می­رسد مولفه­ های ذیل نقش مهمی در این زمینه داشته باشند.

1 . افزایش کمیت و کیفیت خدمات عمومی در این عرصه
مردم مهمان نواز عراق بر اساس رسم دیرینه خود به صورت خودجوش و داوطلبانه در ایام اربعین به پذیرایی، خدمت رسانی و اطعام  زائران سید الشهدا(علیه السلام)  می پردازند.

و هرگونه امکاناتی که قابل ارائه برای زائران باشد را در طبق اخلاص گذاشته و در بستر موکب های سنتی خود تقدیم زوار اباعبدالله الحسین(علیه السلام) می­کنند.

این پذیرایی مخلصانه و صمیمانه، یکی از مهم ترین مولفه هایی است که باعث هم افزایی میان زوار گردیده و انس و الفتی مثال زدنی میان آنان ایجاد می نماید و باعث افزایش مودت میان مردمان بومی و غیربومی در ایام اربعین می گردد.

البته چند سالی است مردمان سایر کشورها خصوصاً ایران اسلامی نیز، همین برنامه را با برقراری موکب های مردمی و سازمانی، پی گرفته و سهم خود را در پذیرایی از میلیون ها زائر حسینی ایفا می نمایند.

این نقش، علاوه بر اطعام و
تغذیه، در عرصه خدمات بهداشتی و درمانی، خدمات شویندگی و تنظیف، خدمات اسکان و بیتوته و هر گونه نیاز مادی که زائران حسینی بدان محتاج هستند جاری است.
 
در نگاهی گذرا به آن چه به صورت حجیم و گسترده در میان انبوه زائر حاضر در عرصه اربعین روی می دهد، می توان گفت:
اگر نقش مردمان بومی و غیربومی در تامین نیازهای مادی زائران وجود نداشت، اساساً این حرکت میلیونی قابل شکل گیری و همه گیری روزافزون نبود.

این که افراد زیادی از گروه های مستقل و یا وابسته به نهادهای مختلف، امکانات و انرژی و وقت خود را وقف پذیرایی از زائران سیدالشهدا(علیه السلام) می کنند.

خود اصلی ترین عنصر هم افزایی میان جامعه ایمانی محبان اهل بیت(علیهم السلام) است که چشم های جهانی را به خود خیره ساخته و همگان را جذب حضور در این حرکت مردمی می کند.

این موضوعی است که نمی توان آن را ساده انگاشت و به سادگی از کنار آن گذشت. هرچه بستر تامین مایحتاج مادی به صورت سهل الوصول در این عرصه افزایش یابد، این حرکت به جامعه تراز عصر مهدوی نزدیکتر گردیده و مفهوم ارزشمند «مواسات» را بیشتر آشکار می سازد .

و بی گمان همین موضوع، بستر تألیف قلوب تمام مردم خصوصاً مستضعفان را به همراهی با جامعه دینی فراهم خواهد آورد؛ هرچند این موضوع هیچ منافاتی با اهمیت اقدامات فرهنگی و معرفتی ندارد.


2 . غنابخشی و متنوع سازی برنامه های فرهنگی
همسان با خدمات عام المنفعه، ضلع دیگر و عنصر دیگری که در هم افزایی میان جامعه ایمانی در بستر اربعین نقش دارد، مسائل فرهنگی است. در این فضا، میلیون ها زائر در زمانی حدوداً یک هفته، وقت خود را در مسیر پیاده روی اربعین صرف می کنند.

و این زمان می تواند بستر معرفت بخشی، روشنگری، آگاهی بخشی و فراگیری معارف دین برای این جمعیت باشد. قطعاً سازمان روحانیت و تمامی سازمان های فرهنگی نقش مهمی در این بخش می توانند داشته باشند.

برپایی خیمه های معرفت، محافل پاسخگویی به شبهات دینی و اعتقادی، وجود مبلغان مسلط به زبان های رایج دنیا، جایگاه های عرضه محصولات فرهنگی و اقداماتی از این دست همگی موضوعاتی هستند که این حرکت عبادی را به یک حرکت فرهنگی تبدیل می کنند و باعث می شوند که سفر اربعین، علاوه بر آورده معنوی، آورده معرفتی نیز برای زائران حسینی داشته باشد.
 
زیارت اربعین که امام عسکری (ع) آن را یکی از علامات مؤمن شمرده اند،[2] بر مبنای همین برنامه ریزی ارزشی در بعد فرهنگی، می تواند باعث افزایش ایمان شیعیان و نیز باعث افزایش جذب غیرشیعیان به مکتب اهل بیت(علیهم السلام)  باشد.


3 . بسترسازی برای تعاملات میان مذهبی و میان قومی
یکی از مهم ترین ابعاد راهپیمایی اربعین، رویارویی و مواجهه مستقیم زائران کشورهای مختلف در یک بازه زمانی مشخص و حرکت همپای آنان در این مسیر است. به طور طبیعی در این بستر زائران هم زبان کشورهای مختلف عربی، زائران هم زبان فارسی در کنار یکدیگر قرار گرفته و با یکدیگر تعامل خدماتی دارند .

و این فضا می تواند بستر گفتگوی ایشان با یکدیگر پیرامون مسائل روز جهان اسلام باشد. محبان سیدالشهداء(علیه السلام) در این محیط از وضعیت و شرایط سایر مسلمانان آگاهی یافته و خارج از هرگونه فضای رسانه ای، اخبار ملل مختلف را مطلع می شوند.

برای مثال در اربعین سال گذشته مشاهده نمودم که زائران در مواجهه با شیعیان کشور نیجریه از وضعیت شیخ زکزاکی و شیعیان آن سرزمین پرس و جو نموده و پیگیر وضعیت آنان بودند.

چنین مواجهه ای هم باعث نزدیکی بیشتر قلوب محبان اهل بیت(علیهم السلام)  به یکدیگر شده و هم می تواند بستر برنامه ریزی های
جمعیتی و سازمانی را در مواجعه با معضلات جهان اسلام فراهم آورد.
 
حال اگر سازمان های مردم نهاد، بنیادهای خیریه و عام المنفعه، فعالان سیاسی و اجتماعی مسلمان به گونه ای برنامه ریزی کنند که فضای اربعین را محفل رایزنی میان خود قرار دهند.

این حرکت می تواند نقش مؤثر خود را در مسائل منطقه و جهان پررنگ نموده و به عنوان ابزاری ارزشمند برای تامین منافع مسلمانان و شیعیان در جهان باشد.

برای مثال اگر زائران میلیونی حسینی، طوماری در محکومیت اقدامات ضدبشری اسرائیل امضا کرده و یا بیانیه ای بر علیه ارتجاع منطقه صادر کنند، می توانند نقش بین المللی خود را در فضای افکار عمومی جهان آشکار نمایند.


4 . ترویج رسانه ای و هنری معارف حسینی و مکتب اهل بیت(علیهم السلام)
مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار با موکب­ داران اربعین حسینی، نکته ای مهم را به آنان یادآور شده و فرمودند:«ما امروز احتیاج داریم که حسین بن علی (ع) را به دنیا بشناسانیم».[3]

اگر باور پیروان مکتب اهل بیت(علیهم السلام)  آن است که دین اسلام جهانی است و مکتب سیدالشهدا(علیه السلام)  نیز جهانی بوده و آرمان های آن نیاز جامعه جهانی است.

بایستی به این مسئله به صورت جدی بپردازند و این موضوعی است که همایش اربعین ظرفیت آن را دارد. امروزه در همه جای دنیا از طریق ابزار هنر و رسانه، کوچک ترین مسائل و موضوعات را به گوش جهانیان رسانده و احیاناً آن را بزرگنمایی یا درشت نمایی می کنند تا اهداف مد نظر خود را اجرایی سازند.

این در حالی است که راهپیمایی اربعین رکورددار حضور جمعیت در تمام جهان است و این موضوع، بهترین فرصت جهت معرفی سیدالشهداء(علیه السلام)  در فضای رسانه ای جهان است که می تواند از طریق ساخت نماهنگ، ساخت مستند، ساخت فیلم های کوتاه و بلند و حتی فیلم های سینمایی با محوریت این حرکت باشد.

اگر اصحاب رسانه و هنر در جهان اسلام، چنین نگاهی به موضوع اربعین داشته باشند، می توانند با آثار فاخر خود نقش بی مانندی در معرفی مکتب اهل بیت و امام حسین (ع) به افکار تشنه جهان در شرق و غرب عالم داشته باشند.


5-هم افزایی جامعه  حسینی در  زیارت اربعین 
زیارت اربعین نشان می‌دهد که امام حسین علیه‌السلام دو کار را با خون‌دادن انجام داده است: یکی اینکه مردم را عالم کرده است و دیگری اینکه مردم را عاقل کرده.

 پیامبر اکرم صلی‌الله و علیه و آله و سلم، سال‌ها، شب‌ها و روزها مردم را دعوت کردند: «قال رب انی دعوت قومی لیلا و نهارا فلم یزدهم دعایی الا فرارا». فرمود:

«من خواستم تا این‌ها را هدایت کنم اما اینها نپذیرفتند.» امام حسین علیه‌السلام خون خودشان را دادند تا جامعه را زنده کنند. ذات اقدس‌اله برنامه انبیاء را دو چیز قرار داد:

یکی تعلیم کتاب و حکمت و دیگری تزکیه. وجود مبارک سالار شهیدان همین برنامه را با بذل خون احیا کردند. ما یک نیرویی داریم که با آن اندیشه و تفکر و اندیشه و استدلال و قیاس و مانند آن را انجام می‌دهیم و یک نیرویی داریم که عزم و اراده و نیت و اخلاص را تامین می‌کند.

نفس ما همین دو نیرو را دارد اما هر کدام از اینها زیرمجموعه‌های زیادی دارند و البته رهبری اینها را خود نفس بر عهده می‌گیرد. ما با نیرویی اندیشمندیم و با نیروی دیگر صاحب انگیزه هستیم. رهبری این اندیشه و انگیزه بر عهده نفس است و اساس کار این است که یک ملت بفهمند و بشناسند.

عنصر دیگر عزم و جزم است. بین عزم و جزم فاصله از زمین تا آسمان است. یک نیرویی است که کارش جزم علمی است که حوزه و دانشگاه مسئول این کارند و یک نیرویی است که مسئول عزم است که مسجد و معبد و ناله و گریه هستند.

عالم بی‌عمل یعنی کسی که در بخش جزم مشکلی ندارد ولی در بخش عزم مشکل دارد. اینکه مقدس بی‌درک داریم برای این است که او در بخش عزم مشکلی ندارد و در بخش جزم مشکل دارد.

6 هم افزایی جامعه حسینی با خون‌ سید الشهداء
زیارت اربعین نشان می‌دهد که امام حسین علیه‌السلام دو کار را با خون‌دادن انجام داده است:

یکی اینکه مردم را عالم کرده است و دیگری اینکه مردم را عاقل کرده. «العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان.» اولا مردم را اهل جزم و استدلال و برهان کرده است که خوب می‌فهمند .
و ثانیا اهل عزم و اراده و تصمیم کرده است که خوب تصمیم می‌گیرند.

امام حسین علیه‌السلام با دستی جزم علمی مردم را تامین کرده است و با دستی عزم مردم را بالا برده و بیمه کرده است. «و بذل مهجته فیک، لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله.»

اینها در جامعه‌کردن جامعه، اثر دارد. جامعه یعنی عزم و جزم، یعنی علم و عمل. فردی که جمع بین علم و عمل کرده است، «جهانی است بنشسته در گوشه‌ای» این می‌شود جامعه.

پیامبر به خدای سبحان عرض می‌کند که من مدت‌ها شبانه‌روز اینها را دعوت کردم و یک وقت هست که ره صدساله را یک‌شبه می‌روند. یک وقت یک قصیده‌ای می‌گوید «یک بیت از این غزل به از صد رساله است.»

گاهی غزلی می‌گویند که کار صد تا رساله را می‌کند. نوح هر چه داشت همه برای خودش بود اما «خلیل من همه بت‌های آزری بشکست».

امام حسین علیه‌السلام نوح را دارد و قبل از نوح را دارد و بعد از نوح را دارد. او وارث آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و پیامبر و علی ابن ابی طالب علیهم السلام است،

زیارت وارث یعنی همین. اگر گفته می‌شود: «خلیل من همه بت‌های آزری بشکست» و اگر گفته می‌شود: «یک بیت از این غزل به از صد رساله است» برای این است که یک روز یا یک نصفه روز «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیک».

7- هم افزایی جامعه حسینی با زینب کبری عالمه غیر معلمه
زینب کبری عالمه غیر معلمه است و فهمه غیر مفهمه است طبق بیان امام زمانش. «انت بحمدالله عالمه غیر معلمه و فهمه غیر مفهمه». حضرت زینب کبری قسم خورد که شما نمی‌توانید نام ما را فراموش کنید و وحی ما را فراموش کنید. نام ما زنده است.

این را ایشان در حال اسارت گفته است. اینها که از آینده خبر می‌دهند نه به عنوان خبر از غیب باشد. برای ما اینها غیب است برای اینها مشهود است.

شهادت آن است که انسان مشهود را با علم شهودی ببیند. پیامبر اکرم صلی‌الله و علیه و آله و سلم در یک بیان نورانی می‌فرماید: «علی مثل هذا تشهد».

اگر می‌خواهی در محکمه شهادت بدهی، اگر مطلب برای تو مثل این آفتاب روشن است که حضور داشتی و دیدی و روشن بود برای تو شهادت بده وگرنه نباید شهادت دهی.

شهادت آن است که شاهد در متن حادثه حضور داشته باشد و مشهود خود را گزارش دهد. اینها از آینده شهادت می‌دهند. فرمود اینطور نیست که ما از آینده به عنوان غیب به شما خبر بدهیم ما رفتیم و آمدیم و هر چه بود به شما می‌گوییم.

8 - مولفه های  پیشوایانی که هم آینده و هم گذشته را دیدند 
در نهج‌البلاغه حضرت می‌فرمایند که: «ان الرائد لا یکذب اهله» رائد یعنی پیشرو. یک قافله وقتی می‌خواهد حرکت کند، یک چند نفری هستند که پیشرواند.

جلوتر می‌روند و منزلی انتخاب می‌کنند و می‌گویند که فلان جا مناسب است و فلان جا مناسب نیست. این را می‌گویند رائد، نه کسی را که خبر بشنود که اینجا خوب است و آنجا بد است.

اینطور نیست که اینکه به ما گفته‌اند به زیارت قبور بروید و به قبرستان بروید برای این است که قبرستان مدرسه است.

دعای مبسوطی برای زیارت اهل قبور داریم. «السلام علی اهل لا اله الا الله من اهل لا اله الا الله یا اهل لا اله الا الله بحق لا اله الا الله کیف وجدتم قول لا اله الا الله من لا اله الا الله یا لا اله الا الله بحق لا اله الا الله اغفر لمن قال لا اله الا الله و احشرنا فی زمره من قال لا اله الا الله محمد رسول‌ الله علی ولی اللّه»

اگر کسی قبرستان نرود یا برود و فقط برای مرده‌ها دعا کند و برای علم‌افزونی خودش دعا نکند، این که قبرستان نرفته است. اینکه قسم می‌دهید و از آنها می‌خواهید به شما بگویند که آنجا چه خبر است این را نشان می‌دهد که می‌توان با خبر شد.

این قبرستان‌رفتن را بزرگان خودشان عمل کردند و به ما هم گفتند که به قبرستان بروید. اینکه حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: «لو کشف الغطا ما ازددت یقینا» با شهود سخن می‌گویند. حضرت امیر علیه‌السلام در بیانی نورانی می‌فرماید:

«مَا شَکَکْتُ فِی الْحَقِّ مُذْ اُرِیتُهُ» این مخصوص پیامبر صلی‌الله و علیه و آله و سلم نبود، همه این چهارده نفر همه نگار مکتب نرفته بودند، آنها آینده را دیدند و گذشته را دیدند.

9 فرق نظر و رویت در مولفه های جامعه حسینی
ما یک نظر داریم و یک رویت. در سوره اعراف فرمود: «اولم ینظروا فی ملکوت السموات و الارض و ما خلق‌ الله من شی» چرا نظر نمی‌کنید؟

نگاه کنید شاید ببینید. ما در فارسی بین دیدن و نگاه‌کردن خیلی فرق می‌گذاریم. گاهی انسان نگاه می‌کند و نمی‌بیند. اما رویت فرق دارد:

«و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الارض و لیکون من الموقنین». بیان نورانی حضرت امیر علیه‌السلام می‌فرماید: عالمی از این دنیا پست‌تر نیست.

نه قبل از این دنیایی بوده که پست‌تر از آن باشد و نه بعد از این. برای اینکه ما قبل از این را مشاهده کردیم و آینده را هم مشاهده کردیم.

«من هو ان الدنیا علی الله، انه لا یعصی الا فیها و لا ینال ما عنده الا بترکها»
از پستی دنیاست که خداوند جز در آن نافرمانی نشود و بدانچه در مائده لطف اوست نتوان رسید مگر بر ترک آن.

حضرت علی علیه‌السلام فرمود: «و انا لا مراء الکلام و فینا تنشبت عروقه و علینا تهدلت غصونه»؛
«همانا ما فرماندهان سپاه سخنیم. این به معنای این نیست که ما فصیحانه حرف می‌زنیم. ما فرمانده سخنیم یعنی سخن در اختیار ماست.

اگر بنا شد سخن بگوییم سخن می‌گوییم و اگر بنا شد ساکت باشیم ساکت می‌مانیم. ما امیر سخن هستیم و سخن اسیر ماست.

به ما گفتند که اینطور نباشد که شما اسیر سخن باشید. این امیر سخن بودن به این معنا نیست که آنها فقط فصیح و بلیغند بلکه به این معناست که اگر لازم باشد ساکت باشند، ۲۵ سال ساکت می‌مانند و آنجا که باید صحبت کنند صحبت می‌کنند.»

نتیجه:

خلاصه آنکه ظرفیت بی بدیل اربعین هنوز جادارد و هنوز آنگونه که باید و شاید از این ظرفیت عظیم استفاده نشده است و یقینا اگر هر امت دیگری چنین ظرفیت را داشت از آن بیش از این استفاده می کرد.

امروزه در جهان برای نشان دادن اقتدار ملی یا جریانی ملیاردها دلار هزینه می شود این درحالی است که شیعه بدون بخش نامه و کمترین هزینه از طرف دولت ها سالیان متمادی است که توانسته است بزرگترین تجمع و راهپیمایی طول تاریخ را آن هم نه یک بار که هرساله به راه بیندازد.

 
پی‌نوشت:
[1] تعریف زیارت، ‌حضور زیارت کننده در محضر کسی که زیارت می شود.
[2] . تهذیب الاحکام ج 6 ص 52.
[3] . 27 / 6 / 1398

منبع:
https://www.isna.ir/news/1401062619050
*این مقاله در تاریخ 1401/6/28 بروز رسانی شده است